۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

مهدی خزعلی در یک قدمی مرگ

مهدی خزعلی ساعاتی پیش و در پی حمله ی قلبی به بیمارستان طالقانی منتقل شد. به گزارش خبرنگار کلمه، مهدی خزعلی که بیش از ۴۰ روز است در اعتصاب غذا به سر می برد ساعت ۹ شب به دلیل بروز مشکل قلبی به بهداری اوین منتقل شد که پس از گرفتن نوار قلب پزشکان متوجه اوضاع وی وخیم شده و به سرعت مهدی خزعلی را به بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی اعزام کردند. بر اساس این گزارش، مهدی خزعلی همچنان اعلام کرده است که اعتصاب غذای خود را نخواهند شکست و تا احقاق حق خواهد ایستاد. 
نامه آخر مهدی خزعلی به همسرش که در واقع وصیت نامه وی می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
همسرعزیزم؛ سلام، جانم به فدایت، می‌دانم که به عشق میان ما ایمان داری، می‌دانم که ازشدت اشتیاق من به شنیدن صدایت آگاهی، می‌دانم که می‌دانی زمزمه محبت تو در گوش جان من چون صدای فرشتگان روح بخش و انرژی زا است، اما صدایت راخسته دیدم، تو را آزرده و دل خسته یافتم، در سوگم مویه می‌کردی!
سخت است مشاهده سوگواری همسر و فرزندان در مرگ تدریجی و ارادی خویش، اینک که این سطور را برایت می‌نگارم درخلوت زاغه* خویش فرو رفته و بر مصائب شما سخت گریسته‌ام دیگر جای خشکی بر بالشت باقی نمانده است و دستمال اشک کفاف این چشمه چشمه جاری نمی‌کند.
حال خوشی است همسایه زاغه زیرین را صدا می کنم، از او کاغذ طلب می‌کنم تا این حال خوش را تحریر کنم، هر آنچه کاغذ دارد، پیشکش می‌کند و می گوید: “هرچه می‌خواهد دل تنگت بنویس!” اشک امانم نمی‌دهد و رد پای اشک بر کاغذ پیداست! سخت است، سخت؛ وقتی همسر و فرزندانت در سوگ مرگ تدریجی و ارادی تو می‌گریند و تو شاهد عزاداری آنها بر مرگ خویشی، خویشتن داری دشوار است، نمی‌توان بر حال زارشان نگریست و نگریست! اما باید مراقب باشی که این عشق و اشک، پابست و عقال نشود!
اما نه، جنس این اشک از جنس گریه بر سیدالشهدا (ع) و اشک بر مصائب زینب کبری سلام الله علی‌ها است. دل را صاف و عزم را جزم می‌کند، این‌ها موجب نمی‌شود که پایمان سست شود و بر صراط بلرزد، جوشش عشقی پاک است به زن و فرزند و گریستن بر مصائبی است که در راه حق تحمل می‌کنند. همه فدای زینب حسین علیهما السلام، مگر آن‌ها از اهل بیت پیامبر عزیزترند؟
عزیزان من؛ اشک امروز من و شما باید چون اشک بر حسین ابن علی علیه السلام موجب جوشش و جنبش و تلاش و کوشش شود، باید دو بال پرواز شود تا به وصال محبوب حقیقی پر کشیم، باید سیلی شویم در خانمان و دودمان ظلم و ستم را از ریشه برکند، پس بیایید. با هم بگرییم و بگرییم، این اشک‌ها، ریشه ظالم را بر می‌کند.
حسبنالله ونعم الوکیل
مهدی خزعلی
بند ٣۵٠ زندان اوین
*زندانیان به تخت زاغه می‌گویند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر