۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

موسوی، موسوی سکوت کنی خائنی!

هنوز یادم نرفته طنین فریاد مردم در خیابان که می گفتند: موسوی، موسوی سکوت کنی خائنی.
حالا سه سال گذشته و چه زود یادمان رفت که چه کسی سکوت کرد و چه کسی هنوز بر سر حرفش مانده. این رسم تاریخ است، مصدق را یادتان هست؟
روی سخن من با کسانی نیست که بیرون گود نشسته اند و سالهاست که از فضای ایران دور هستند. و فقط به چیزی جز سقوط کامل رژیم حال به هر صورت فکر نمی کنند. روی سخن من با کسانی نیست که عقده های 33 ساله خود را در نابودی کامل ایران جستجو می کنند آنهم به نام ایران دوستی، روی سخن من آن کس نیست که نمیداند اکثریت این مردم برایشان نوع حکومت مهم نیست، بلکه نتیجه و برآیند رفتار حکومت و تاثیر آن در زندگی روزمره شان مهم است.
آری روی سخن من با تویی است که در خیابان فریاد زدی، که موسوی اگر سکوت کنی خائنی. موسوی نه ایدآل من بود نه ایدآل خیلهای دیگر، موسوی نه می توانست و نه شاید هم میخواست که تغییری بنیادین در حاکمیت دهد. موسوی آنگونه که خود نیز گفته بود به چیز دیگری می اندیشید. اما آنچه که او به آن می اندیشید نتیجه اش همان خواسته من و شما و اکثر مردم ایران بود.
موسوی در طی یه دوره سی و چند ساله به یک بلوغ سیاسی رسیده بود او می داند که راه دمکراسی در ایران جاده درازی دارد. همانگونه که مصدق با نظام پادشاهی در اصول مخالفت نکرد. بلکه با دیکتاتوری و چپاول ثروت مردم مخالف بود. موسوی نیز با همان روش پا به میدان مبارزه نهاد.
روزی که موسوی گفت من یک اصولگرای اصلاحطلبم خیلی از ماها نفهمیدیم که موسوی دارد مهرهای شطرنج سیاستش را چگونه می چیند. و عده ای فریاد برآوردند که اصلاح طلبان چندان آش دهان سوزی نبود که تو از نوع اصولگرایش هم باشی. وقتی موسوی بعد از خاتمی اعلام کاندیداتوری نمود. خیلی ها ناراحت شدند. چون خاتمی را بهتر از موسوی می دانستند.
یادمان نرود گاهی چاره جز بازی در زمین حریف و مطابق قوانین حریف نداریم. پس اصل اول سیاست این است که اگر میخواهیم در بازی شرکت کنیم باید اصول حریف را بپذیریم. نه اینکه بگوییم من هم بازی، اما این بازی را قبول ندارم. متاسفانه عده ای هنوز هم بازی سیاست در ایران را با بازیهای دوران کودکی خود اشتباه می گیرند. و فکر می کنند که هرگاه یکجا به مذاقشان خوش نیامد باید قهر کنند و یا از اصل موجودیت همه چیز را زیر سوال ببرند.
آری موسوی سکوت نکرد و حالا عده ای می گویند. موسوی مهره حاکمیت بود و چه احماقانه و کودکانه نگاه می کنند برخی به صحنه سیاسی و اجتماعی کشور.
آری موسوی هنوز هم سکوت نکرده است. اما خیلی از ما مدعیان سکوت کردیم. خیلی از ماها که روزی فریاد زدیم موسوی، موسوی سکوت کنی خائنی.  

۱ نظر:

  1. Hokoomate akhoondy va risho pashm neshan dadeh ke tavanayi hich kari rqa nadarad.va bad az 33 saal iran ra kamelan be naboody keshid ke shayad 100saal toolkhahad keshid ta shayad jobran shavad
    shoma aval begoo ke kojayeh in regim ra meshavad esslah kard, mousavi,khatami, karoubi hame ghablan dar ghodrat boodehand che goly be sareh ma iraniha zadand,shoma ham behtareh befahmi ke in ghatar dareh mereh va faghat Khamenei va ahle beyt savareh in train hastand va baghiyeh ra ham piadeh kardand, mousavi va karoubi ham ta anmoghe ke savar boodand sedashoon dar nemiamad, vali chon az ghatar piadashoon kardand narahat shodand,
    Iran bayad pastorizeh beshe va khahad shod va abgalhayeh ejtema bayad nabood shavand

    پاسخحذف